بم چه وقت به زندگی باز میگردد ؟!
هشت سالی بود که به شهرستان بم سفر نکرده بودم . درست از آن زمان که زلزله مهیب پنجم دی 1382 جان دهها هزار نفر از مردم شهرهای بم و بروات را گرفت وناچار شدم برای تهیه گزارش از روند امداد رسانی مناطق آسیب دیده به استان کرمان سفر کنم .
آن زمان اگرچه با قلبی محزون همه خاطرات خوب خود از اهالی خونگرم بم را به همراه اجساد دوستان و آشنایان زیر آوار دفن کردم ولی مثل همه بازماندگان حادثه امید داشتم ، با همت و پشتکار مردم و با حمایت های دولت همه ویرانی ها به سرعت ترمیم خواهد شد و بم دوباره چهره زندگی به خود خواهد گرفت .
در دلم بود که شاید توجه دستگاههای اجرایی به شهرستان بم فقط معطوف به دوره امدادرسانی نماند و با شروع کارهای بازسازی مناطق آسیب دیده نیز شاهد پشتیبانی آنها از احیای بم باشیم . حتی انتظار داشتم در خلال بازسازی ویرانه ها فرصتی ایجاد شود تا کاستی های فرهنگی و اقتصادی گذشته اصلاح و برای همه ساکنان منطقه زمینه اشتغال سالم و آبرومندانه فراهم شود و بم آینده شهری بزرگ و عاری از هرگونه محرومیت اجتماعی و فرهنگی باشد .
در طول سالهای پس از زلزله عملکرد سایر کشورهای مواجه با این بلای طبیعی سبب شد تا امیدواری بیشتری نسبت به امکان پا گرفتن مجدد زندگی در بم در من و مردم منطقه ایجاد شد . چرا که هروقت به روند بازسازی ویرانه های زلزله ژاپن و یا احیای زندگی در منطقه زلزله زده وان ترکیه نگاه کردم ، باور داشتم شدت لرزش بم بسیار کمتر و انگیزه مردم و مسئولان ما برای بازسازی این شهر بسیار فراتر از کشورهای دیگر است .
اما دیروز که پس از هشت سال انتظار با هدف تهیه گزارشی از روند اشتغال زایی صنعتی ، دوباره پا به شهرستان بم گذاشتم ، بسیاری از امیدواری های گذشته ام به یاس تبدیل شد . زیرا بم امروز همه چیز دارد به جز اشتغال !
این یعنی شروع همه کاستی های گذشته و پرداختن به فعالیت های روبنایی که این بار نه به یک زلزله ، بلکه به یک سهل انگاری مدیریتی فرو خواهد ریخت .
به عبارت دیگر با گذشت هشت سال از زلزله بم ، فکری برای تقویت ساختار زندگی سالم در بم نشده و هر آنچه که سالهای سال اجازه نداد این خطه مستعد و پر ظرفیت ، وارد مدار تولید و سازندگی شود ، دوباره در حال شکل گیری است .
اگر در گذشته ، بم صاحب خرده کشاورزی بود که در صورت حمایت منطقی این خطه را به قطب تولید خرما و مرکبات کشور تبدیل می کرد ، امروز آنها که می کاشتند و برداشت می کردند زیرخروارها خاک خفته اند و جای خود را به مهاجرین و ساکنان غیر بومی داده اند که به دلیل عدم آشنایی با این حرفه ، نخلستانهای و باغات پرتقال را با تهدید مرگ روبرو کرده اند .
بم دیروز ، ارگ قدیمی داشت که اگر پس از زلزله ویرانگر به موقع بازسازی می شد می توانست دوباره کانونی برای جذب گردشگر و توسعه اشتغال سالم در منطقه باشد ولی امروز برای بی توجهی و دیر ساختن ارگ قدیم هزاران بهانه در دستگاههای مسئول یافت می شود که هیچکدام برای بمی های دل شکسته قابل قبول نیست .
حتی اگردر سالهای نه چندان دور ، ایجاد منطقه ویژه اقتصادی ارگ جدید در حاشیه شهر بم ، امیدهایی از توسعه فعالیت های صنعتی و بهبود معیشت را در دل مردم منطقه ایجاد کرده بود، امروزه با وجود مقاومت واحدهای تولیدی ارگ جدید در برابر زلزله قدرتمند هشت سال پیش ، ولی بی مهری سیستم بانکی و برخی دستگاههای پشتیبان از صنایع کشور بسیاری از آنها را به تعطیلی کشیده و ظرفیت تولید را در واحدهای باقی مانده به حداقل کاهش داده است .
صنایع خودرو سازی که 6 هزار فرصت شغلی مستقیم و هزاران فرصت شغلی غیر مستقیم را برای ساکنان محروم بم ایجاد کرده بودند ، اینک به دلیل تحریم های غیر منطقی دنیای غرب علیه ایران و کمبود نقدینگی برای تغییر خطوط تولید وابسته به خارج ، با یک سوم ظرفیت اسمی خود فعالیت می کنند و ناچار به تعدیل بخش عظیمی از نیروی کار خود شده اند . ضمن آنکه کم لطفی سیستم بانکی برای تامین اعتبار طرح های صنعتی و نیز بی رغبتی برخی دستگاههای اجرایی برای استفاده از تولیدات این منطقه به جای مصنوعات وارداتی ، سبب شده تا صنایع ارگ جدید با احتیاط شدید به برنامه توسعه اشتغال نگاه کنند .
بم ، هشت سال پس از زلزله با وجود هزاران جوان مستعد و جویای کار با مشکلی ویرانگرتر از گذشته روبروست که این یکی ناشی از قهر طبیعت نیست . محصول بی توجهی ما به داشته ها و ضرورت حفظ سرمایه هاست .
اگر امروز سرمایه های تولیدی برجا مانده از دوران پیش از زلزله و حتی صنایع احداث شده در دوره بازسازی را حمایت کنیم ، فردا ناچار نخواهیم بود برای نجات بم متوسل به مدیریت بحران شویم .
این به مثابه همان رویکردی است که ضرورت داشت پیش از وقوع زلزله هشت سال پیش در استحکام ساختمانها و ابنیه بم بکار می بستیم تا با نخستین لرزش زمین ، داشته های بم به تلی از خاک تبدیل نشوند و بحرانی فراگیر ایجاد نکنند . بنابر این بجاست از گذشته عبرت بگیریم و تنها در پی بازسازی روبناها نباشیم . اشتغال تولیدی اساس هر برنامه توسعه ای است و بی توجهی به آن هر دستاوردی را در کوتاه زمان زایل می کند.
بم همانند هشت سال قبل نیازمند حمایت و پشتیبانی است ، اما نه از جنس اعانه و یارانه و هر آنچه که تاکنون برای فراموشی موقت آلام زلزله انجام داده ایم . تقویت بنیه زندگی در بم مستلزم ایجاد روحیه خودباوری و بالندگی تولیدی در این منطقه است .
نوشته : کامران نرجه
این یادداشت در صفحه 4 روزنامه اطلاعات پنجم دی 1390 همزمان با هشتمین سالروز زلزله بم درج شده است